گنجور

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۸

 

عید است مطرب را بگو چنگی به مزمر برکشد

تا زهره در بزم فلک از وجد معجر برکشد

ساقی صلا زد محتسب می در قدح کن برملا

صوفی شکسته توبه و خواهد که ساغر برکشد

زاهد که بودی زرد رو میدیدمش در جستجو

[...]

آشفتهٔ شیرازی