گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴

 

رحم کن رحم، نظر باز مگیر

لطف کن لطف، خبر بازمگیر

گیرم آتش زده‌ای در جانم

آخر آبم ز جگر بازمگیر

گر به مستی سخنی گفتم، رفت

[...]

خاقانی