گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۴

 

نشد از روی تو سیراب نظر آینه را

شرم رخسار تو خون کرد جگر آینه را

نیست چون کشتی طوفان زده یک جا آرام

در پریخانه حسن تو نظر آینه را

دست مشاطه تقدیر ز جوهر بسته است

[...]

صائب تبریزی