گنجور

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۲

 

قصد زلف یار داری در سر ای دل هی مکن

مرد این سودا نه ای با دلبر ای دل هی مکن

دولت بوسیدن پایش تمنا می کنی

زین هوس تا سر نبازی بگذر ای دل هی مکن

عقل می گوید: غم ناموس خور، بگذر ز عشق

[...]

نسیمی