گنجور

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲۸

 

بر من شب هجر تو سرآید آخر

این صبح وصال تو برآید آخر

دستی که ز هجران تو بر سر دارم

از وصل به گردنت درآید آخر

انوری
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۶۰

 

این شب تیره هجران به سر آید آخر

واختر برج وبالم بدر آید آخر

گرچه سر می کشد از ما مگر از لطف شبی

آن سهی سرو دمی در گذر آید آخر

دلبرم رفت به خشم از بر ما بی گنهی

[...]

جهان ملک خاتون