گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۲

 

باز قلندر شدیم، خانه بر انداختیم

عشق نوایی بزد، خرقه در انداختیم

شعله که در سینه بود سوز به دل باز داد

مهر که با زهره بود بر قمر انداختیم

عقل ریا پیشه را خوار بهشتیم زود

[...]

اوحدی