×
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷
چو من زکسوت هستی ترآمدهست حباب
به قدر پیرهن از خود برآمدهست حباب
جهان نه برق غنا دارد و نه ساز غرور
عرقفروش سر و افسر آمدهست حباب
هزار جا گره اعتبار شق کردیم
[...]
۱۲ بیت