دارباز امرد چو مه جایش بود بر آسمان

عاشقان را بسته است آن نازنین بی ریسمان

شهسوار دین فکندی از تکاور آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

محشری بینم بپا در هفت کشور آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

آسمانی با زمین کردی برابر آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

شام عاشوراست این یا صبح محشر آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

کافرستم گر کند کافر به کافر آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

جاودان بر گشته بادت دور اختر آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

شرمی آخر یکتن و یک دشت لشکر آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

گوش تا گوشش بفرسودی به خنجر آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

خاکت اندر شیشه و خونت به ساغر آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

جاودان بشکسته بادت چرخ و چنبر آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

طایران قدس را می بشکنی پر آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

شرم از آن لب های خشک و دیده تر آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

زیبقت در گوش باد آخر نه ای کر آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

رخ گشاده می بری کشور به کشور آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

می بری صید حرم را بی گنه سر آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

می نگردی آب بادت خاک بر سر آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

چند گرگی شرمی از روی غضنفر آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان