گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - در زندان

 

روزن سمج مرا ز گردش گردون

رنگ سپیده زنند و گونه دوده

آینه او چو رنگ زد ز شب ابر

گردد بی شک ز صبح روز زدوده

مسعود سعد سلمان
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۲۷ - در معارج ارواح و ابدان و عذاب ایشان

 

ظلمت ظلم بر وی اندوده

چرک بر چرک و دوده بر دوده

اوحدی