گنجور

منوچهری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴

 

ای کرده سپاه اختران یاری تو

فخرست جهان را به جهان‌داریِ تو

مَستند مخالفان ز هشیاری تو

بخت همه خفته شد ز بیداری تو

منوچهری
 

امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۲

 

ای کرده سپهر و اختران یاری تو

فخرست جهان را ز جهانداری تو

مستند مخالفان ز هشیاری تو

بخت همه خفته شد ز بیداری تو

امیر معزی
 

عطار » مختارنامه » باب هشدهم: در همّت بلند داشتن و در كار تمام بودن » شمارهٔ ۴۶

 

پیوسته به دست خود گرفتاری تو

کاشفته دل پردهٔ پنداری تو

چون در پس پرده مادری داری تو

وقتست که شیر دایه بگذاری تو

عطار
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۹ - غزل مثنوی

 

چون شد آن عهد وفاداری تو

چون شد آن آئین دلداری تو

بلند اقبال