گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۱

 

صیدِ آن شوخم که هرگه بزم عشرت می‌نهد

زلف بر رخ می‌گشاید دام صحبت می‌نهد

آفتاب من که میل کس ندارد ذره‌ای

گرم مهری گر نماید داغ حسرت می‌نهد

بر خسان گل می‌فشاند از گلستانش صبا

[...]

اهلی شیرازی