گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵

 

پا به دامن درکش ای دل و ز جهان ذلت مکش

سهو کردم می کش و از دامنت منت مکش

لاف مردی می زنی در انجمن با دوست باش

خویشتن را چون زنان در گوشهٔ خلوت مکش

غمزه را بازو مرنجان، زخم را ضایع مکن

[...]

عرفی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۶۳

 

یک سر مو منت از اخوان کم فرصت مکش

گر به چه باید فتاد از چشم خود منت مکش

صائب تبریزی