گنجور

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۷

 

هرکس ندیده غارت و یغمای ترکمن

ببند اسیر بردن و تاراج تُرک من

دانم که دل از او نتوانم دگر گرفت

مشکل بود اسیر گرفتن ز ترکمن

گفتم مگر دو اسبه گریزم ز دست غم

[...]

صغیر اصفهانی