گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۰

 

امید خلق باقبال و دولت خویش است

امید ما بغم و درد و حسرت خویش است

اسیر محنت عشق از هوای راحت وصل

اسیر نیست گرفتار محنت خویش است

چه غم ز داغ محبت چو شمع عاشق را

[...]

اهلی شیرازی