گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۸

 

محبت خوش جناغی بسته وحشت الفت است امشب

برای مصلحت یاران عداوت الفت است امشب

بکش پیمانه و گلزار رخساری چراغان کن

اگر در گیرد از روی تو صحبت الفت است امشب

نگاه نیم مستش اختراعی کرده از شوخی

[...]

اسیر شهرستانی