گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱

 

ز عاشقان همه قصد جراحت است او را

ازین جراحت ما تا چه حاجت است او را

به خنده نمکین خون کند دل ریشم

شکر‌لبی که کمال ملاحت است او را

به صبح طلعت او دل کجا رسد به صفا

[...]

۷ بیت
اهلی شیرازی