گنجور

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۹

 

چشم بگشا سرو آزادم، ببین احوال چیست؟

گوش کن یک لحظه فریادم، ببین احوال چیست؟

با وجود اینکه دارم لنگری چون درد تو

دل تپیدن داد بر بادم، ببین احوال چیست؟

با وصالت بی نیاز از زندگی بودم کنون

[...]

واعظ قزوینی