گنجور

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۵

 

گردیده شمع بزمم بی آب و تاب بی تو

فانوس من فگنده کشتی در آبی بی تو

در بوستان چو شبنم آسایشی ندارم

پرواز کرده رفته از دیده خواب بی تو

از مشرق لب بام خود را نمی نمایی

[...]

سیدای نسفی