گنجور

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۹

 

بی تو بحال عجب همی گذرانم

روز و شبی درتعب همی گذرانم

کار رسیده بجان چه بود که دیدی

جان رسیده بلب همی گذرانم

بی رخ چون آفتاب وروی چو ماهت

[...]

سیف فرغانی