گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۳

 

شام غم دل‌خستگان را بی‌تو جان بر لب رسد

تیره گردد روز بیماران چو وقت شب رسد

از تب غم چون نگریم یا نسوزم همچو شمع

چون به مغز استخوانم آتش آن تب رسد

کی به چشم من رسد از خاک پایت سرمه‌ای

[...]

اهلی شیرازی