×
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب التاسع: فی السفر و الوداع » شمارهٔ ۲
جز دُرد سفر دلم نمی آشامد
دل را دگر آبی به جهان باز آمد
گویند به هر جا که رسم زآمد و شد
کان «اوحد» سودا زده ام باز آمد
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۳۷ - برگشتن مولانا از دمشق بروم
کرد رجعت بروم باز آمد
رفت چون کبک و همچو باز آمد
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۶ - پاسخ روز به شب
خواست رخصت صبا و باز آمد
چون مشعوِذ که مهرهباز آمد