×
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۱۵
ای دل به غم فراق رایی می زن
بر چنگ امید او نوایی می زن
زنهار هزیمت مشو ار خسته شوی
افتاده و خسته دست و پایی می زن
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۱۷
بیگانه صفت دلا هوایی می زن
گه گه لافی زآشنایی می زن
زآن پیش که دست اجلت گیرد باز
در راه خلاص دست و پایی می زن
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۹۷
گر دست بشد ز کار پائی میزن
ور پای نماند هم نوایی میزن
گر نیست ترا به عقل رایی میزن
حاصل هر دم، دم وفائی میزن