×
عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۷
عقلی که جهان کمینه سرمایهٔ اوست
در وصفِ تو، عجز،برترین پایهٔ اوست
هر ذرّه که یک لحظه هوای تو گزید
حقّا که صد آفتاب در سایهٔ اوست
عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۱۲
عالم که فنای محض، سرمایهٔ اوست
چون شش روزهست، لطف تو، دایهٔ اوست
هر ذرّه که در سایهٔ لطف تو نشست
بر هشت بهشت، تا ابد، سایهٔ اوست
شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲۳ - تمثیل در بیان سیر مراتب نبوت و ولایت
مراتب جمله زیرِ پایهٔ اوست
وجودِ خاکیان از سایهٔ اوست
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۲۶ - روان شدن جمشید از ولایت پریان بسوی روم
تو گفتی فرق فرقد پایه اوست
سپهر لاجوردی سایه اوست
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۸ - در راه مکه مکرمه
خان خانان که فلک در قدم سایه اوست
مایه کعبه روان همت پر مایه اوست
کلیم » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۴
این تازه بنا که عرش همسایه اوست
رفعت حرفی ز رتبه پایه اوست
باغیست که هر ستون سبزش سرویست
کاسایش خاص و عام در سایه اوست
جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۵ - در ولادت باسعادت در درج اصطفا حضرت خاتم انبیا علیه آلاف التحیه و الثنا
وهم افتاده کلاهی زعلا پایه اوست
جان سبک جنبشی از عشق گرانمایه اوست
ابدی فیض ازل ذره (؟) پیرایه اوست
شرع طفلی بهین بعثت او دایه اوست