گنجور

ظهیر فاریابی » ترکیبات » شمارهٔ ۳

 

ای در بقای ذات تو بسته بقای ملک

بر قامت تو دوخته دولت قبای ملک

از کام اژدها بدر آورده ملک را

هرگز که کرد اینچ تو کردی بجای ملک

ملک از سیاست تو چنان شد که هیچ مرغ

[...]

ظهیر فاریابی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۶ - مدح سلطان غیاث الدین

 

فارغ شد از محارق کدورت صفای ملک

صافی شد از غبار حوادث هوای ملک

دید از سعود تارک کیوان فرود خویش

بر هر قدم گهی که بیاسود پای ملک

جائی کزو چو حلقه فلک تیر بر در است

[...]

اثیر اخسیکتی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۱ - جواب پسر

 

با منت از بهر تمنای ملک

خام بود پختن سودای ملک

امیرخسرو دهلوی
 

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۳ - در ستایش پیامبر

 

اگر عدل باشد گوای ملک

شود عرش ثابت برای ملک

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۲ - بوسه بر باد (۲)

 

سپهدار بوسید پای ملک

بسی گفت در دل دعای ملک

سلمان ساوجی