گنجور

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴

 

ز بسکه دیر شد ای دوست انتهای فراقت

برفت از نظرم روز ابتدای فراقت

همین نه من بفراق تو مبتلا شدم و بس

به هر که می نگرم هست مبتلای فراقت

مگر بشر بت وصلم کنی علاج که دیگر

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴

 

ز بسکه دیر شد ای دوست انتهای فراقت

برفت از نظرم روز ابتدای فراقت

همین نه من بفراق تو مبتلا شدم و بس

به هر که می نگرم هست مبتلای فراقت

مگر بشر بت وصلم کنی علاج که دیگر

[...]

صغیر اصفهانی