×
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۳۴
از جان بشنیدهام نوای غم تو
نی خود جانهاست ذرههای غم تو
آن صورتها که در درون میآیند
تابند چو ذره در هوای غم تو
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۷۰
زاندم که شنیدهام نوای غم تو
رقصان شدهام چو ذرههای غم تو
ای روشنی هوای عشق تو عیان
بیرون ز هواست این هوای غم تو
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۳
زان دم که شدیم آشنای غم تو
بیگانه ز خویشم از جفای غم تو
با عشق تو عهد ماچو محکم بودست
کردیم جهان و جان فدای غم تو