گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸۶

 

پا منه زنهار بی اندیشه در جای غریب

توسن سرکش خطر دارد ز صحرای غریب

بی بصیرت از سفر کردن نگردد دیده ور

کوری اعمی مثنی گردد از جای غریب

مردم بالغ نظر چشم از جهان پوشیده اند

[...]

صائب تبریزی