گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۱۱

 

چشم سوزن خیره گردد از صفای خرقه ام

بخته چون انجم شود گم در ضیای خرقه ام

بخته را بر خرقه من چون سپند آرام نیست

کارآتش می کند نورو ضیای خرقه ام

استخوان در پیکرش چون ماه نوزرین شود

[...]

صائب تبریزی