×
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۲۳ - العبودیة
آن کن که توانگران گدای تو شوند
صاحب نظران جمله برای تو شوند
بر خاک درش چو سر نهی از سر صدق
هر جا که سری است خاک پای تو شوند
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٢١٨
اگر اقلیم قناعت شودت زیر نگین
پادشاهان جهان جمله گدای تو شوند
دست نفس تو چو کوته شود از شاخ مراد
عارفان طالب خاک کف پای تو شوند
از طمع روی بگردان و قناعت بگزین
[...]
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۲
دل وجان و سرو تن گر به فدای تو شوند
به که نابود به شمشیر جفای تو شوند
همه جای تو چه رخسار تو واقع شدهاند
سیر واقع ز تماشای کجای تو شوند
خوش ادا میکنی ای شوخ اداهای مرا
[...]