×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۷۶
از حال مات هیچ حکایت نمیرسد
در کار مات بیش عنایت نمیرسد
گویند بگسلد چو به غایت رسید عشق
جانم گسست و عشق به غایت نمیرسد
گمره چنان شدهست دلم با دهان تو
[...]
۶ بیت
