گنجور

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۱

 

شدم سپاسگزار خود از شکایت شوق

زهی ز من به دل بی غمش سرایت شوق

به بزم باده گریبان گشودنش نگرید

خوشا بهانه مستی خوشا رعایت شوق

هر آن غزل که مرا خود به خاطرست هنوز

[...]

غالب دهلوی