×
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۳
غبار آسا نسیمی چون وزد، در پای او افتم
که شاید یک نفس در دامن صحرای او افتم
براه عشق جانان وادی و منزل نمیدانم
بجز این کز سر خود خیزم و، در پای او افتم
ندانم را دیگر بهر گلگشت سراپایش
[...]
۴ بیت