×
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۱۶۸
عالم همه سر به سر گدایان دارند
محنت همه خویشتن نمایان دارند
اندر عالم به دست کس چیزی نیست
ور هست همین برهنه پایان دارند
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت دوم
شاها دل آگاه گدایان دارند
سر رشته ی عشق بینوایان دارند
گنجی که زمین و آسمان طالب اوست
گر درنگری، برهنه پایان دارند
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۱۳
عشرت روی زمین بی سر و پایان دارند
دخل بی خرج اگر هست گدایان دارند
فارغند از غم دستار و سرانجام لباس
چه حضورست که خورشید قبایان دارند
گرچه چون غنچه نورسته به ظاهر گرهند
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۸۲ - شاه سنجان خوافی
شاها دلِ آگاه، گدایان دارند
سر رشتهٔ عشق بی نوایان دارند
گنجی که زمین و آسمان طالب اوست
چون درنگری برهنه پایان دارند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۸۲ - شاه سنجان خوافی
شاها دلِ آگاه، گدایان دارند
سر رشتهٔ عشق بی نوایان دارند