گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۲۱

 

چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک

می دود بهر تماشا، ابر در بالای ابر

هرچه می آید به دستش، می کند امروز صرف

در غم فردا نباشد طبع بی پروای ابر

طغرای مشهدی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۲

 

پیداست عکس چهره گل در هوای ابر

آیینه خانه کرده چمن را صفای ابر

مستند شاهدان بهار از می هوا

سرها برهنه کرده غزلخوان به پای ابر

گل می کند دماغ تر از خاک خشک زهد

[...]

اسیر شهرستانی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸۰

 

تا چند حسرت چمن و سایه‌های ابر

کو گریه‌ای ‌که خنده کنم بر هوای ابر

افراط عیش دهر ز کلفت گران‌ترست

دوش هوا پر آبله شد از ردای ابر

باید به روز عشرت مستان‌ گریستن

[...]

بیدل دهلوی