گنجور

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۹

 

تا به منشور سخن سرمشق طغرا گشته‌ام

یک جهان مضمون یک عالم معما گشته‌ام

چشم بد دور از برم امروز همچون آفتاب

از صفای دل در آغوش مسیحا گشته‌ام

بس که در بحر معانی غوطه خوردم چون گهر

[...]

طغرل احراری