گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸۵

 

دی در رهش چو دیدم بس شرمناک گشتم

او سرخ شد ز غیرت من خود هلاک گشتم

از عشق من گر آن مه افسانه شد چو یوسف

او جامه چاک آمد من سینه چاک گشتم

پیرانه سر نکردم شرم از سفید مویی

[...]

اهلی شیرازی