گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷

 

فروغ حسن تو از آه سوزناک منست

صفای دامن پاکت ز عشق پاک منست

مبین خرابی حالم که زیر طاق سپهر

هزار تعبیه پنهان در آب و خاک منست

شراب لعل ز دست حریف تلخ سخن

[...]

بابافغانی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۶۵

 

این همه لاله، که سر بر زده از خاک منست

پارهای جگر سوخته چاک منست

درد عشاق ز درمان کسی به نشود

خاصه دردی، که نصیب دل غمناک منست

استخوانهای من از خاک درش بردارید

[...]

هلالی جغتایی