گنجور

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۲

 

خط برآوردی و بر جا سرو چالاکت هنوز

می خورد خون مرا مژگان بی باکت هنوز

می زند خورشید را صبح بناگوشت به خاک

آسمان حیران رخسار عرقناکت هنوز

گرچه خوبان را کند سودای خط بی عقل و هوش

[...]

سیدای نسفی