گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۸

 

از نگاهش خلد ایما پر گل است

از رخش باغ تماشا پر گل است

خواب آسایش به چشم ما کند

خار دارد نقش دنیا پرگل است

با خیال او سفرها کرده ایم

[...]

اسیر شهرستانی