گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۶۰

 

ساقی کریم و یار خطاپوش و شاه هم

می خور که کردگار ببخشد گناه هم

آب حیات اگر نه بپای تو جان دهد

جایی فرود رود که نروید گیاه هم

گل بارخ تو حسن فروشی چه میکند

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸۷

 

اهلی کسیکه حکمت پنهان حق نیافت

دارد فغان ز غصه و از عیب آه هم

بی عسریسرکی بود این سنة الله است

شد مایه فرح غم درویش و شاه هم

ناگاه کودکی ببر ظلم پیشه یی

[...]

اهلی شیرازی