گنجور

عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۷

 

جانم چو ز کنهِ کار آگاه نبود

نومید ز خود گاه بُد و گاه نبود

هر روز هزار پرده از هم بدرید

وز پردهٔ عجز برترش راه نبود

عطار
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۲ - حال گدا به وقت شب در جدایی شاه‌زاده

 

هیچ شب این چنین سیاه نبود

گویی امشب چراغ ماه نبود

هلالی جغتایی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۵۰

 

خدایگانا تا دیده ام در این کشور

یکی چنانکه توئی راد و نیکخواه نبود

درین زمانه بمقصد کسی نبردی راه

اگر عنایت و فضلت رفیق راه نبود

درین تزلزل اگر همتت نهشتی گام

[...]

ادیب الممالک