×
عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۷
جانم چو ز کنهِ کار آگاه نبود
نومید ز خود گاه بُد و گاه نبود
هر روز هزار پرده از هم بدرید
وز پردهٔ عجز برترش راه نبود
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۸۹ - حکایت آن عجمی که کلمات عربی شنید دعا و استغفار پنداشت دست اخلاص به آمین برداشت هر چند آن دعا نبود آثار مغفرت روی نمود
به فنون ادبش راه نبود
وز زبان عرب آگاه نبود
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۲ - حال گدا به وقت شب در جدایی شاهزاده
هیچ شب این چنین سیاه نبود
گویی امشب چراغ ماه نبود
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۵۰
خدایگانا تا دیده ام در این کشور
یکی چنانکه توئی راد و نیکخواه نبود
درین زمانه بمقصد کسی نبردی راه
اگر عنایت و فضلت رفیق راه نبود
درین تزلزل اگر همتت نهشتی گام
[...]