×
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۰ - در مدح صدر اجل اوحدالدین
باد بهار رخت بصحرا همی کشد
در صحن باغ مفرش دیبا همیکشد
نوروز میکشد ز ستبرق بباغ فرش
یارب که چون لطیف و چه زیبا همیکشد
نرگس نگر که گفتی از رویلون و شکل
[...]
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - در مدح ظهیرالدین و شکایت از روزگار
چرخ این کمان کین همه بر ما همیکشد
خورشید تیغ بر دل دانا همیکشد
هرجا که خشکمغزی و تردامنی بود
دامن بر اوج قبه خضرا همیکشد
هرکس که او عنان مروت ز دست داد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱۱
از روی درد هر که ز دل آه می کشد
بی چشم زخم یوسفی از چاه می کشد
بی آه گرم نیست دل دردمند عشق
شمعی که روشن است مدام آه می کشد
در زلف دود شعله حصاری نمی شود
[...]