گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۵۸

 

بیا ای عشق جان پای در گل را به راه افکن

ز آه سردی آتش در دلم چون صبحگاه افکن

رگ خواب است از افسردگی ها رشته اشکم

به هویی این گرانخوابان غفلت را به راه افکن

ندارد راهی از افتادگی نزدیکتر دولت

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۲۹

 

بیا ای عشق جان پای در گل را به راه افکن

ز آه سردی آتش در دلم چون صبحگاه افکن

رگ خواب است از افسردگی ها رشته اشکم

به هویی این گرانخوابان غفلت را به راه افکن

ندارد راهی از افتادگی نزدیکتر دولت

[...]

صائب تبریزی