ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۶ - خواب دیدن شاه صور و تعبیر کردن کتایون
دگر روز لؤلؤ بیامد دوان
چنان کامدی هر گه و هر زمان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۷ - در آمدنِ لؤلؤ پیش کتایون و شکایت کردن از پارس
به گنجور فرمود شاه جهان
که آورد ده جامه پرنیان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۸ - نامه فرستادن شاه صور با پارس از بهر لؤلؤ به رستم
بهشتی بُد آراسته سیستان
که دو دیده هرگز ندید آنچنان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۹ - آگاهی یافتن شاه بهمن از آمدن پارس با دختر شاه کشمیر
درین دولت اکنون رسیدم بدان
که فرمان لؤلؤ کنم کی توان؟
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۹ - آگاهی یافتن شاه بهمن از آمدن پارس با دختر شاه کشمیر
چه باید مرا تشت زرین که جان
بدو در نِهَم چون سر آید زمان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۰ - گفتار اندر آراستن تخت بزرگ را شاه بهمن از برای لؤلؤ
همه شب ز دردِ دل آن مهربان
خلیده دلی بُد نژند و نوان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۰ - گفتار اندر آراستن تخت بزرگ را شاه بهمن از برای لؤلؤ
اگر با منستی دلش همچنان
روا دارمی گر برفتی روان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۰ - گفتار اندر آراستن تخت بزرگ را شاه بهمن از برای لؤلؤ
صد و شصت قلعه ز روی جهان
که برتر بُدی هر یکی ز آسمان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۰ - گفتار اندر آراستن تخت بزرگ را شاه بهمن از برای لؤلؤ
زنان بزرگان ایرانیان
ز من آرزو خواستند از نهان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۱ - نامه نوشتن کتایون پیش لؤلؤ و آمدن لؤلؤ پیش کتایون
مرا دیو هر گه کشیدی بدان
که از تن به پرداخت باید روان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۲ - مهمانی کردن لؤلؤ اردشیر و گردان را از برای آغالش کارشان و سوگند خوردن
چهل گُرد برگزید از مهان
که بودند هر یک چو بیل ژیان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۲ - مهمانی کردن لؤلؤ اردشیر و گردان را از برای آغالش کارشان و سوگند خوردن
به نوروز پاکیزه و مهرگان
به خورشید کو تازه دارد جهان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۳ - آگاهی یافتن لؤلؤ از آمدن شاه بهمن از شکار و پذیره شدن لؤلؤ شاه را
چنین پاسخش داد شاه جهان
که پیروز تُندست و چیره زبان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۳ - آگاهی یافتن لؤلؤ از آمدن شاه بهمن از شکار و پذیره شدن لؤلؤ شاه را
ببخشیدی آن را هم اندر زمان
بدان کس که بودی یکی مرزبان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۴ - رفتن شاه بهمن به هزیمت از شهر بلخ و خواب دیدن شاه
همی گفت و نومید گشت ز جان
به کام اندرون خشک گشته زبان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۵ - گفتار اردشیر با شاه بهمن و پاسخ دادن شاه بهمن
چنین گفت دهقان که رفته روان
به از زنده و کام دشمن در آن
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۵ - گفتار اردشیر با شاه بهمن و پاسخ دادن شاه بهمن
بنالید با کردگار جهان
همی گفت کای داورِ رازدان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۵ - گفتار اردشیر با شاه بهمن و پاسخ دادن شاه بهمن
شب تیره از من بپرداز جان
روانم به سوی نیاکان رسان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۶ - آمدن پارس پرهیزکار به یاری شاه بهمن به رزم
برافکند بر خنگ برگستوان
تن مرد در زیر آهن نهان
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱۶ - آمدن پارس پرهیزکار به یاری شاه بهمن به رزم
بدو گفت کای نیکدل مهربان
چه پُرسی که من گشتهام ناتوان