گنجور

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۴

 

گر به دل خلوت نداری از جهانبانی گریز

ور مسلط نیستی بر خود زسلطانی گریز

فتنه دیو و پری را سر به جانت داده اند

اسم اعظم گر ندانی از سلیمانی گریز

بر نصیب دیگران باید نشستن بی نصیب

[...]

نظیری نیشابوری
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۱

 

قدر درویشی نمی‌دانی به سلطانی گریز

ذوق جمعیّت نداری در پریشانی گریز

در سلوک فقر وحشت را به الفت جنگ نیست

ظاهر آمیزش طلب می‌باش و پنهانی گریز

غایت هر شیوه در آمیزش ضدّست و بس

[...]

فیاض لاهیجی