گنجور

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۹۹

 

نه دل بی تو ز جانی دور مانده ست

که از جان جهانی دور مانده ست

به کشتن لایق است آن کس که زنده

ز چون تو دلستانی دور مانده ست

جدا افتاده از بالین راحت

[...]

جامی