گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۵۶

 

زلف تو که می برد بآسانی دل

من خیره بدادمش بنادانی دل

بر روی توش دوش پریشان دیدم

بگذاشتم آنجا ز پریشانی دل

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال خجندی » رباعیات » شمارهٔ ۲۲

 

بر گوش رسد همی نوا خوانی دل

جان بی خبر است از غم پنهانی دل

از سوز درون هیچ نگویم لیکن

از چهره عیانست پریشانی دل

کمال خجندی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۵۳

 

قدم برون منه از خلوت نهانی دل

که می کنند گرانبارت از گرانی دل

سوار دل شو اگر ذوق لامکان داری

که نیست هیچ براقی به خوش عنانی دل

چنان مکن که دل ما در اضطراب آید

[...]

صائب تبریزی