گنجور

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در ستایش سلطان سنجر

 

خاک را از باد بوی مهربانی آمدست

در ده آن آتش که آب زندگانی آمدست

نرگس مخمور بوی خوش ز طبعی خواستست

بنده و آزاد سرمست جوانی آمدست

باغ مهمان دوست برگ میزبانی ساختست

[...]

سنایی
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

این رموز من معانی آمدست

سرّ این راز آن جهانی آمدست

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۸ - سؤال سالك وصول از پیر

 

در عیان تو نهانی آمدست

در نهان تو عیانی آمدست

عطار