گنجور

سعیدا » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴

 

تا درد و غم عشق تو درمان گیر است

بی دردی تو هنوز دامان گیر است

یک موی درون دیده، یک خربار است

عیسی است که سوزنی گریبان گیر است

سعیدا