گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۲

 

بیا که صحبت مرغان بوستان گرم است

شکفته شد گل و بازار باغبان گرم است

فریب چون گل رعنا نمی خورم ز بهار

درین چمن که مرا پشت بر خزان گرم است

نفس چگونه زنم پیش او، چنین که مرا

[...]

سلیم تهرانی